اپل چگونه اپل شد؟ | آنالیز استراتژی برند اپل
مقدمه
اپل در جایگاه اول فهرست 100 برند برتر از نگاه موسسه اینتربرند قرار دارد. بدون شک عوامل متنوعی در رسیدن به این جایگاه نقش داشتهاند، ولی چنانچه بخواهیم در حوزه برندینگ بحث کنیم، شاید بتوانیم اصلیترین عامل موفقیت برند اپل را داشتن یک استراتژی منسجم برای برند و پیادهسازی آن در سالهای متمادی بدانیم. در این مقاله سعی کردهام تا به این سوال پاسخ دهم که استراتژی برند اپل چیست. استراتژی برند در واقع نقشه راه برند است. سندی است که در آن وجه تمایز برند به روشنی بیان میشود. به زبان سادهتر استراتژی برند بیانیهای است برای اینکه برند میخواهد چه پیامی را به چه گروهی از مخاطبان منتقل کند.
در این مقاله مجموعا 8 المان به عنوان عناصر اصلی استراتژی برند در نظر گرفته شدهاند. این عناصر عبارت اند از:
1. چشم انداز برند
2. ماموریت برند
3. ارزشهای برند
4. شخصیت برند
5. مخاطبان هدف برند
6. مزایای برند
7. بیانیه جایگاه برند
8. جوهره برند
در مورد تعریف کامل استراتژی برند و تعاریف هرکدام از عناصر تشکیلدهنده آن در مقالهای دیگر در آیندهای نزدیک به تفصیل صحبت خواهم کرد.
پیش از شروع مقاله ذکر یک نکته ضروری است: سند استراتژی برند یک سند محرمانه است و کمتر برندی آن را به صورت رسمی منتشر میکند. بر همین اساس، آنچه در این مقاله آمده است نوعی گردآوری و تحلیل مستندات پراکنده برند در قالب یک سند 8 بندی است. بخش اعظم این مقاله از بیانیههای رسمی برند (که در وبسایت اپل آمده است) و مصاحبههای مدیرعامل اپل گرفته شده است. در این موارد ابتدا متن اصلی از منبع مورد نظر آمده است و سپس تحلیلی از آن ارائه شده است. در مورد بیانیه جایگاه برند و جوهره برند، متن دست اولی موجود نبود. بنابراین این عناصر بر اساس تحلیلی که از سایر عناصر به دست آمده بود، و به روش مهندسی معکوس ارائه شدهاند.
1- چشمانداز برند اپل
تیم کوک، مدیرعامل اپل، در مصاحبهای چشمانداز اپل را اینگونه توصیف میکند: «ما باور داریم که کاری روی زمین نداریم مگر تولید محصولات فوقالعاده و این هدف برای ما تغییر نخواهد کرد. ما دائما برروی نوآوری تمرکز داریم. ما به سادگی معتقدیم نه پیچیدگی. ما معتقدیم که باید مالک تکنولوژیهای اصلی پشت محصولاتمان باشیم و بر آنها کنترل داشته باشیم و تنها به بازارهایی ورود کنیم که میتوانیم سهم قابل توجهی از آن بازار را به دست آوریم. ما به هزاران پروژه «نه» میگوییم تا بتوانیم برروی پروژههای معدودی که واقعا برایمان مهم و معنادار هستند تمرکز کنیم. ما به همکاری عمیق بین گروههایمان معتقدیم. این کار باعث میشود سطحی از نوآوری را تجربه کنیم که دیگران نمیتوانند؛ و صادقانه بگویم، ما به کمتر از عالی در هیچ کدام از گروههایمان قانع نمیشویم؛ و از طرفی، آنقدر با خودمان روراست هستیم که اشتباهاتمان را بپذیریم و همچنین، شجاعت لازم برای تغییر کردن را داریم. و من فکر میکنم فارغ از اینکه چه کسی در چه موقعیت شغلی قرار دارد، این ارزشها چنان در سازمان نهادینه شدهاند که باعث میشوند اپل عملکرد فوق العادهای داشته باشد.»
اگر به این جملات دقت کنیم سلسلهمراتبی از روابط علت و معلولی در آن میبینیم. چشمانداز اپل تولید محصولاتی «فوقالعاده عالی» است. راه رسیدن به این سطح از کیفیت چیزی نیست جز نوآوری دائمی در تکنولوژی. و این نوآوری نه در خلأ که از طریق همکاری عمیق بین گروههای مختلف کاری به دست میآید. به عبارت دیگر اپل از چشمانداز خود به فرهنگ سازمانی شرکت میرسد و چنان که مدیرعامل آن ادعا میکند، این فرهنگ چنان در سازمان نهادینه شده است که به خوبی در راستای حرکت به سمت چشمانداز «کار میکند» و به نتایج «فوق العاده» منجر میشود.
نکته قابل توجه دیگر این است که اپل خود را به مرزهای جغرافیایی محدود نمیکند. بر این اساس، این شرکت محصولاتی تولید میکند که بتوان آنها را در هر کشور و منطقهای استفاده کرد. با توجه به این استراتژی، اپل تاکنون 509 فروشگاه در 25 کشور دنیا تاسیس کرده است. از چشمانداز اپل میتوان به این نتیجه رسید که این شرکت قصد دارد با ورود به همه قارهها، حضوری «جهانی» داشته باشد. تنها شرطی که اپل برای حضور در یک بازار جدید تعیین کرده است، این است که بتواند در آن بازار سهم قابل توجهی به دست آورد.
در مجموع اگر بخواهیم این چشمانداز نسبتا طولانی را در چند کلمه خلاصه کنیم، میتوانیم کلیدواژههای زیر را از آن استخراج کنیم: کیفیت محصول، نوآوری در تکنولوژی و همکاری عمیق.
2- ماموریت برند اپل
ماموریت برند اپل عبارت است از: «خلق بهترین تجربه کاربری برای مشتریان از طریق سختافزار، نرمافزار و خدمات نوآورانه.» تیم کوک، مدیرعامل اپل این عبارت را به عنوان ماموریت اپل بیان کرده و در گزارش سالانه سال 2018 نیز آن را آورده است. اپل از طریق این بیانیه ماموریت، بر این موضوع انگشت تاکید میگذارد که دلیل وجودی این شرکت این است که بهترین خدماتی که میتواند را به مشتریانش ارائه دهد. این بیانیه همچنین توضیح میدهد که این شرکت چگونه به این هدف دست پیدا خواهد کرد.
آنچه در ماموریت برند اپل فوقالعاده قابل توجه است خلق بهترین تجربه کاربری برای مشتریان است؛ و این طرز نگاه به تجربه مشتری، اصل اساسی در استراتژی برند اپل است. اپل در مورد چگونگی خلق این تجربه اینگونه توضیح میدهد: این شرکت از توانایی منحصربهفرد خود برای دیزاین و توسعه سیستمعامل اختصاصی، سختافزار، برنامههای کاربردی و خدمات، نهایت استفاده را میکند تا به مشتریانش محصولات و راهکارهایی ارائه دهد که در دیزاین نوآور هستند، کاربری آنها فوقالعاده آسان است و همگی با هم هماهنگ و یکپارچه هستند.
اپل همچنین از دو عامل دیگر برای خلق این تجربه کاربری نام میبرد: عامل نخست، ورود این شرکت به حوزه محتوای دیجیتال است. این غول تکنولوژی چند سالی است که علاوه بر محصولات فیزیکی، با راهاندازی پلتفرمهایی مثل آیتیونز و اپاستور، به کاربران این امکان را میدهد که محتوای مورد علاقهشان را دانلود کنند، به صورت زنده ببینند و بشنوند و از میان انبوهی از اپلیکیشنهای کاربردی نیازهایشان را برآورده سازند. علاوه بر این، اپل این امکان را برای اشخاص ثالث فراهم کرده است که در توسعه محصولات سختافزاری و نرمافزاری و محتوای دیجیتالی که سبد محصولات این شرکت را کامل میکند، مشارکت کنند.
عامل دوم در خلق تجربه کاربری که اپل از آن صحبت می کند، ایجاد یک تجربه خرید باکیفیت برای مشتری است. اپل به این نتیجه رسیده است که اگر فروشندهها به طور صحیح آموزش دیده باشند، میتوانند ارزشهای پیشنهادی محصول را به خوبی برای مشتری توضیح دهند و این کار باعث میشود مشتری به طور واقعی به محصول جذب شود. بر این اساس اپل استراتژی راهاندازی فروشگاههای اختصاصی اپل را در دستور کار قرار داده است تا بتواند به مشتریان بیشتری دسترسی یابد و به آنها خدمات فروش و پس از فروش باکیفیتی ارائه کند.
نهایتا اپل از سرمایهگذاری در حوزههای تحقیق و توسعه، بازاریابی و تبلیغات به عنوان عواملی حیاتی برای توسعه و فروش محصولات، خدمات و تکنولوژیهای نوآورانهاش یاد میکند.
3- ارزشهای برند اپل
1- دسترسی همگانی
اپل معتقد است ارزش واقعی یک دستگاه به این نیست که چقدر قدرتمند است، بلکه به این است که چقدر میتواند به انسانها قدرت ببخشد. براساس همین دیدگاه، اپل تلاش میکند همه محصولات خود را به نحوی دیزاین کند که برای همه افراد، به ویژه آنها که محدودیتهای جسمانی دارند، قابل استفاده باشد. ویژگیهایی از جمله نوشتن متن بدون نگاه کردن به صفحه نمایش، گرفتن عکس با گوش دادن به راهنمای صوتی برای نابینایان و یا ارتباط با دستیار صوتی (سیری) از طریق تایپ کردن برای ناشنوایان، دلایل باورپذیری (reasons to believe) (1) برای این ادعای اپل هستند.
2- آموزش
به عنوان یکی از پروژههای مسئولیت اجتماعی، اپل از سال 2014 با موسسه connectEd همکاری خود را شروع کرده است و طی این همکاری، به 114 مدرسه کمبرخوردار آمریکا محصولات و خدمات خود را به صورت رایگان ارائه داده است. این پروژه شامل خدمات مشاوره برای تدوین استراتژی و هدف برای هر مدرسه، ایجاد زیرساختهای لازم برای استفاده از تکنولوژی (اینترنت و موارد مشابه)، آموزش و آمادهسازی معلمان و تحویل دستگاهها به دانشآموزان و معلمان و نهایتا خدمات پشتیبانی میشود.
پروژههای مسئولیت اجتماعی، فارغ از نقدهای اجتماعی که ممکن است به آنها وارد باشد، نقش مهمی در ساختن برندهایی دارند که با احساسات مخاطب سر و کار دارند. سیاستهای اپل، چه مورد تایید فعالان علوم اجتماعی باشد و چه نباشد، به ساختن برندی منجر شده که میلیونها انسان «دوستش دارند» و این دوست داشتن از کنار هم قرار گرفتن قطعات متعدد پازلی ساخته شده که یکی از این قطعات، پروژههای مسئولیت اجتماعی برند است.
3- محیط زیست
محصولاتی که واقعا نوآورانه باشند، اثرشان را برروی جهان میگذارند، نه سیاره زمین. این جملهای است که اپل برای توضیح این ارزش ارائه داده است. اپل با این جمله ادعا میکند که اگر محصولاتش قرار باشد آثار مخرب زیستمحیطی داشته باشند، نمیتوان آنها را واقعا نوآورانه نامید. اپل برای اثبات این ادعای خود به ویژگیهای محصولات جدید خود اشاره می کند؛ از جمله اینکه پوسته مکبوک جدید به طور کامل از آلومینیوم بازیافتی ساخته شده است؛ دستگاههای جدید در مصرف انرژی بهینه شده و به نحوی ساخته شدهاند که تا آنجا که امکان دارد بتوان از آنها استفاده کرد، زیرا هرچه بیشتر از یک دستگاه استفاده شود، به معنی این است که مواد معدنی کمتری از زمین استخراج میشود.
در این مورد نیز ممکن است نقدهای زیست محیطی قابل توجهی به اپل وارد باشد، اما از آنجا که حوزه این مقاله استراتژی و ارتباطات برند است، از پرداختن به این نقدها خودداری میکنیم و به این جمله بسنده میکنیم که اپل، به عنوان برندی که ادعا میکند دغدغه زیستمحیطی دارد، به خوبی توانسته است این ادعا را در ذهن مخاطب به اثبات برساند. شواهدی که اپل برای این ادعا میآورد به لحاظ محتوایی قانعکننده و به لحاظ فرمی بهدقت دیزاینشده است؛ و این در ادبیات برندینگ یعنی برند توانسته است پیام مورد نظر خود را به موثرترین شیوه به مخاطب منتقل کند.
4- تنوع (نژادی، جنسیتی، فرهنگی)
«ما معتقدیم برای خلق محصولاتی که قرار است به کار «همه انسانها» بیایند، باید برای همه انسانها {از هر نوع و تفکری} در سازمان جا داشته باشیم.» این توضیحی است که اپل برای یکی دیگر از ارزشهای خود (تنوع) میآورد. اپل معتقد است برای نوآوری باید افرادی کنار هم جمع شوند که دیدگاههای کاملا متفاوت دارند. ایدههای جدید از دل بحث و تبادل نظر به وجود میآیند. بر این اساس، اپل روزبهروز به تنوع کارکنان خود میافزاید. زنان، اقلیتهای نژادی و مذهبی، از جمله گروههایی هستند که، بنا به ادعای اپل، به آنها توجه ویژه میشود. در یک کلام، آنگونه که اپل میگوید، این شرکت برای فردیت انسانها ارزش قائل است و از این طریق، راه را برای نوآوری که رکن اساسی چشمانداز و ماموریت برندش است، باز و هموار میکند.
5- حریم شخصی
اپل از حریم شخصی به عنوان یکی از «حقوق اساسی بشر» و در نتیجه یکی از «ارزش های اصلی» سازمان خود یاد میکند. از آنجا که دستگاههای هوشمند، حاوی اطلاعات شخصی بسیار زیادی از کاربران خود هستند، اپل از تکنولوژیهای پیشرفتهای مثل تشخیص چهره و اثر انگشت بهره میگیرد تا ریسک لو رفتن اطلاعات شخصی به حداقل برسد. مانند آنچه اپل در مورد حفاظت از محیط زیست میگوید، این شرکت در مورد حریم شخصی نیز اینگونه اعلام موضع میکند: «حفظ حریم شخصی بسیار مشکل است، اما این همان نوآوری است که ما به آن اعتقاد داریم.» میبینیم که ارزشهای برند چگونه به چشمانداز و ماموریت برند متصل شدهاند. نوآوری اصلیترین کلیدواژه چشمانداز و ماموریت برند اپل است. اما این شرکت با بیان ارزشهای ساز مان خود، اولویت را به این ارزشها میدهد و در چند جا تاکید میکند که نوآوریای برای آن ارزشمند است که تامینکننده این ارزشها باشد.
6- مسئولیت در قبال تامینکنندگان
«در هر کاری که ما انجام میدهیم، انسانها از همه چیز مهمتر هستند.» اپل با این جمله این پیام را به مخاطبان خود منتقل میکند که رویکرد انسانمحور این شرکت، محدود به مشتریان و مصرفکنندگان نیست؛ بلکه شامل افرادی که برای تامینکنندگان این شرکت کار میکنند نیز میشود. تامین فضای امن کاری، آگاهسازی نسبت به حقوق کارگری، رعایت میزان ساعت کاری کارگران و مواردی از این دست، مسائلی است که اپل به عنوان برندی انسانمحور، به آنها میپردازد و در ارتباطات خود به آنها اشاره میکند. اپل با توضیح فرآیند تولید محصولات خود، از مرحله استخراج مواد معدنی تا مرحله بازیافت، بر این نکته تاکید میکند که همه افرادی که در این چرخه کار میکنند، مورد توجه و حمایت شرکت اپل هستند.
4- شخصیت برند اپل
یکی از راههای شخصیتپردازی برای برندها، پرداختن به آرکتایپها یا کهنالگوهای تعریفشده در حوزه برندینگ است. در مورد تعریف مفهوم آرکتایپ و انواع آنها در مقالهای در آینده نزدیک توضیح خواهیم داد.
اپل از جمله برندهایی است که به لحاظ شخصیتی در دسته «خالق» جای میگیرد. برندهایی با آرکتایپ خالق، برندهایی اصیل، آیندهگرا و سنتشکن هستند . یک برند خالق میل شدیدی برای خلق پدیدهای خاص و معنادار دارند. این برندها عاشق ایدههای جدید هستند و این ایدهها را به واقعیت تبدیل می کنند. آنچه یک برند خالق را عمیقا راضی میکند خلق چیزی است که قبلا وجود نداشته است. این برندها هم از نتیجه و هم از فرآیند خلق احساس رضایت میکنند. از آنجا که موتور محرک این برندهامیل آنها به تولید و خلق محصولات استثنایی و ماندگار است، ترس بزرگ آنها متوسط بودن است. از نظر این برندها همه چیز باید عالی باشد. در حالت ایده آل، این برندها رویاپرداز، نوآور و برونگرا هستند.
همانطور که ملاحظه میکنید، آنچه تا اینجا در مورد استراتژی اپل بیان کردیم، به خوبی با شخصیت یا آرکتایپ «خالق» همخوانی دارد. تاکید اپل بر کیفیت بسیار بالای محصولات، تکرار واژه نوآوری در همه فعالیتهای ارتباطی این برند، پرداختن به مفهوم «آینده» و جستجوگری دائمی برای خلق محصولات و خدمات جدید، همگی ویژگیهای یک برند «خالق» است.
5- مخاطبان هدف برند اپل
اپل دو نوع دستهبندی برای بازارهای خود در نظر گرفته است: نخست، دستهبندی جغرافیایی: در این دستهبندی اپل بازار جهانی را به 5 بخش تقسیم میکند: آمریکا، اروپا، چین بزرگ، ژاپن و بقیه کشورهای آسیا و اقیانوسیه. در این تقسیمبندی، کشورهای آمریکای شمالی و جنوبی همه در دسته «آمریکا» قرار میگیرند. منظور از «اروپا» همه کشورهای اروپایی است، بهاضافه هند، خاورمیانه و آفریقا. «چین بزرگ» به کشورهای چین، هنگکنگ و تایوان اطلاق میشود و منظور از «بقیه کشورهای آسیا و اقیانوسیه»، استرالیا و کشورهای آسیایی است که در بقیه دستهبندی ها نیامدهاند.
در یک تقسیمبندی دیگر اپل مشتریان خود را اینگونه دستهبندی میکند: مصرفکنندگان، کسبوکارهای کوچک و متوسط، موسسات آموزشی، شرکتهای بزرگ و دولت. اپل برای هرکدام از این دستهبندیها استراتژی بازاریابی اختصاصی خود را دارد و محصولات و خدمات ویژهای برای هرکدام تعریف کرده است. پرداختن به جزئیات این استراتژیها از حوصله این مقاله خارج است.
6- مزایای برند اپل
به نظر میرسد از بین مزایای متعددی که اپل در مورد محصولات خود بر میشمارد، دو مورد قدرت بیشتری نسبت به سایر مزیتها دارند و اپل نیز بر این دو مورد تاکید اساسی دارد. یکی «حریم شخصی» و دیگری «دسترسی همگانی». با بررسی فعالیتهای ارتباطی اپل متوجه تاکید اپل بر این دو مزیت و جایگاه ویژه آنها برای برند اپل میشویم.
1- حریم شخصی
حریم شخصی یکی از نقاط تمایز واقعی برند اپل نسبت به سایر برندها محسوب میشود. هیچکدام از رقبای اپل تاکنون نتوانسته اند در رقابت با اپل در این زمینه حرفی برای گفتن داشته باشند. باتوجه به اینکه اپل ماموریت خود را «خلق بهترین تجربه کاربری برای مشتری» میداند، و با توجه به کشف دغدغه مشتریان در مورد حریم شخصی و حفاظت از اطلاعات محرمانه آنها، اپل به درستی این ویژگی را به نام خود ثبت کرده است و به کاربران این اطمینان خاطر را میدهد که اطلاعات شخصی آنها به طور کامل حفاظت میشود.
2- دسترسی همگانی
مزیت اصلی بعدی برند اپل، دسترسی همگانی است. در بخش ارزشهای برند گفتیم که منظور از دسترسی همگانی این است که همه افراد، فارغ از محدودیتهای فیزیکی بتوانند از امکاناتی که تکنولوژی اپل برای زندگی آنها فراهم میکند استفاده کنند. اپل قصد دارد تا با نوآوری در محصولات و خدمات خود، به انسانها «قدرت» ببخشد و زندگی آنها را تغییر دهد. بدیهی است که این قدرتبخشی در مورد افراد کمتوان با محدودیتهای فیزیکی معنای عمیقتری پیدا میکند. بر این اساس، اپل بر این مزیت خود نیز تاکید اساسی دارد تا به مخاطبان خود این پیام را برساند که این برند هیچ مرزی بین افراد قائل نیست؛ و اگر صحبت از تغییر زندگی افراد و قدرت دادن به آنها است، اتفاقا افراد کمتوان در اولویت هستند. در این مورد، اپل دلایل بسیاری برای اثبات ادعای خود میآورد که در بخش ارزشهای برند به بعضی از آنها اشاره کردیم.
7- بیانیه جایگاه برند اپل
باتوجه به اینکه بیانیه جایگاه برند اپل به صورت رسمی منتشر نشده است، از جمعبندی تمامی مواردی که در بخشهای مختلف این مقاله آمد، میتوانیم به یک بیانیه فرضی برسیم که احتمالا تاحدود زیادی به واقعیت نزدیک است. چراکه اجزای آن از بیانیهها و فعالیتهای رسمی ارتباطی این شرکت تشکیل شده است.
برای افرادی که میخواهند بهترین کامپیوتر یا تلفن هوشمند را داشته باشند، اپل رهبر صنعت تکنولوژی است که نوآورانهترین محصولات را ارائه میکند تا آنها بتوانند بهترین تجربه کاربری را از محصولات این شرکت به دست آورند و از طریق خدمات این شرکت قدرتمندتر شوند. اپل نوآورانهترین نگاه را به این کسبوکار دارد و به تاثیری که محصولاتش بر مشتریان می گذارد کاملا آگاه است.
8- جوهره برند اپل
در مورد جوهره برند نیز، جملهای به صورت رسمی از سوی اپل منتشر نشده است. در عین حال در خلال جستجوها چیزی که بیشتر از همه به چشم میخورد، عبارت «متفاوت فکر کن» (Think Different) است. بسیاری از منابع از این جمله به عنوان جوهره برند اپل یاد کردهاند. در حالی که این عبارت در واقع یک شعار تبلیغاتی است که اپل بین سالهای 1997 تا 2002 از آن استفاده کرده است. بنابراین نمیتوانیم نام آن را «جوهره برند» بگذاریم.
بر اساس آنچه تا اینجا بیان شد، به نظر میرسد بتوانیم از سه واژه به عنوان کلیدواژههای اصلی برند اپل نام ببریم:
1. نوآوری
2. سادگی
3. کامل (عالی) بودن
اپل برندی است که قصد دارد از طریق نوآوری تکنولوژیک، محصولاتی فوقالعاده کامل و عالی بسازد. محصولاتی که آنقدر ساده هستند که «همه» انسانهای روی کره زمین میتوانند از آنها استفاده کنند و از آن قدرت بگیرند.
خلاصه کلام
باوجود اینکه در نگاه اول ممکن است به نظر برسد که موضوع اصلی برند اپل تکنولوژی است، اگر در این برند عمیق شویم، متوجه میشویم که آنچه اپل را از سایر برندهای حوزه تکنولوژی متمایز کرده است اتفاقا چندان ارتباطی به تکنولوژی ندارد. آنچه برای اپل در درجه اول اهمیت قرار دارد «انسان» است؛ انسان به گستردهترین معنای آن؛ انسان با همه تنوعهای زیستی، فرهنگی و فکری. وقتی اپل از نوآوری حرف میزند، وقتی از تکنولوژی صحبت میکند، وقتی در رو کردن تکنولوژیهای جدید پیشگام است، در همه این موارد این پیش فرض اساسی را در نظر دارد که تکنولوژی در خدمت انسان است. برای اپل قدرت بخشیدن به انسانها و خلق بهترین تجربه برای آنها موضوعیت دارد. تکنولوژی ابزاری است برای رسیدن به این هدف.
پی نوشت
1. reasons to believe- در صنعت ارتباطات، به دلایلی گفته می شود که یک برند برای اثبات ادعای خود در فعالیتهای ارتباطی و تبلیغاتی ارائه می کند.