evolving_google_identity_inline_001

پروژه ریبرندینگ گوگل (نگاهی به دیزاین سیستم گوگل)

حدود 4 سال است که گوگل از هویت جدید برند خود رونمایی کرده است. در این چهار سال محصولات جدیدی به گوگل اضافه شده‌اند و محصولات قبلی دستخوش تغییراتی قابل توجه و بعضا بازطراحی شده‌اند؛ اما چیزی که دست‌نخورده باقی مانده است، هویت برند گوگل است. یکپارچگی و انسجام در نقاط تماس گوگل مثال‌زدنی است. این مقاله پاسخی است به این سوال که این هویت چگونه شکل گرفته است که توانسته در طیفی به گستردگی محصولات و خدمات «گوگل» کار کند و یکپارچگی خود را حفظ کند. این مقاله نگاهی دارد به بعضی از ملاحظات دیزاین که دیزاینرهای این پروژه در نظر گرفته‌اند، تا با در نظر گرفتن آنچه مردم از گوگل می‌دانند و در مورد آن می‌پسندند، «برند» گوگل را به نوعی متحول کنند که به اندازه «خود» گوگل پویا و نامتعارف باشد.

(این مقاله ترجمه‌ای است آزاد از مقاله تحول هویت گوگل که در بلاگ گوگل دیزاین منتشر شده است)

مقدمه

گوگل یک شرکت سنتی نیست. مأموریت این شرکت- اینکه اطلاعات دنیا را طوری ساماندهی کند که برای همه مردم دنیا قابل دسترسِ و کاربردی باشد-  همواره در حال توسعه است. با در نظر داشتن این ملاحظات، گوگل در سال 2015 از هویت برند جدید خود رونمایی کرد؛ هویت برندی که یک «هدف» اصلی داشت: اینکه گوگل برای کاربرانش، در هرجایی که با آن مواجه می‌شوند، قابل‌فهم‌تر و کاربردی‌تر باشد.

صفحه اول گوگل از همان روز اول به طرز چشم‌گیری ساده بوده است: لوگویی چندرنگ و عجیب بالای یک فیلد ورودی برروی یک صفحه سفید و تمیز. اما با پیشرفت تکنولوژی، خود این صفحه هم در حال تغییر است و نیازهای افراد روز به روز تنوع بیشتری پیدا می‌کند. با آمدن دستگاه‌های پوشیدنی، تکنولوژی صوتی و دستگاه‌های هوشمند، دسته‌های جدیدی از دستگاه‌ها و راه‌های تعامل و ارتباط ظهور پیدا کرده است. امروز کاربران با منظومه‌ای از دستگاه‌های مختلف با گوگل در تعامل هستند و برند گوگل باید در عین پذیرش فرصت‌هایی که هر دستگاه جدید در اختیارش قرار می‌دهد، همان سادگی و لذتی را از خود نشان‌ دهد که مردم از صفحه اول گوگل انتظار دارند.

دیزاین اشتراکی

اوایل سال 2015 دیزاینرهایی از کل شرکت گوگل، از جمله تیم آزمایشگاه خلاقیت و متریال دیزاین به مدت یک هفته در نیویورک تشکیل جلسه دادند. خروجی این جلسات یک بریف بود که در آن چهار چالش اصلی که باید برای آن راه‌حلی پیدا می‌شد بیان شده بود:

1- یک نشانه مقیاس‌پذیر که بتواند حس لوگوتایپ اصلی را در فضاهای محدود القا کند.

2- به کارگیری موشن‌هایی پویا و هوشمند که در همه مراحل تعامل به کاربر پاسخ دهد.

3- یک رویکرد سیستماتیک در برندینگ محصولات گوگل برای ایجاد یکپارچگی در مواجه روزانه مردم با گوگل

4- بازنگری در آنچه صفت «گوگلی بودن» را می‌سازد؛ با تلفیق بهترین چیزهایی که مردم از برند گوگل می‌شناسند و دوستش دارند با ملاحظات دقیق در مورد اینکه نیازهایشان چگونه در حال تغییر است.

دیزاینرهای پروژه، جوهره برند را گرفتند و آن را تا سطح چهار رنگ اصلی برروی پس زمینه سفید خلاصه کردند. سپس از روی این جوهره، برند را از نو ساختند. پس از صدها ساعت کار دیزاین، چند مسیر (کلی) به دست آمد که همه را به وجد آورد. تیم دیزاین ایده‌هایشان را با تیم‌هایی در کل سازمان در میان گذاشتند. هم‌زمان با تیم دیزاین که فرآیند دیزاین و استراتژی را تکرار می‌کردند، تیم‌های مهندسی، تحقیقات، محصول و بازاریابی ایده‌ها را آزمایش می‌کردند و اجرایی بودن آنها را مورد ارزیابی قرار می‌دادند. این همکاری به سیستمی انجامید که به اندازه کافی انعطاف‌پذیر بود تا بتواند در اقلام بازارایابی و محصولات گوگل استفاده شود و برروی هر بستری کار کند. این سیستم انعطاف‌پذیر از سه عنصر پایه‌ای تشکیر شده بود که یک لوگوی واحد را می‌ساختند.

عناصر

از چپ به راست: لوگوتایپ گوگل از حروف سن‌سریفی تشکیل شده است که توالی چهاررنگ گوگل را در خود حفظ کرده است. نقطه‌ها عصاره پویایی از لوگوتایپ هستند که برای تعامل با کاربر، کمک به او و یا انتقال از یک فضا به فضای دیگر استفاده می‌شوند؛ و نهایتاً حرف G گوگل یک نسخه فشرده از لوگوی گوگل است که در موقعیت‌هایی با فضای محدود به کار می‌رود.

درک سیستم

دیزاین و تفکر پشت آن خیلی فراتر از این سه عنصر اصلی رفتند. مشخصاتی تدوین شد تا به ایجاد یکپارچگی بین تیم‌هایی که روی اپلیکیشن‌های مختلف کار می‌کردند کمک کند. مثال‌های زیر جامع نیستند ولی بخش کوچکی از تفکری را نشان می دهد که منجر به خلق این سیستم شد.

لوگوتایپ

لوگوی گوگل همیشه سبکی ساده، دوستانه و قابل فهم داشته است. تیم دیزاین تصمیم گرفتند که با تلفیق خلوص ریاضی‌وار فرم‌های هندسی با سادگی کودکانه حروف کتاب‌های مدرسه، این سبک را حفظ کنند. لوگوتایپ جدید با یک فونت اختصاصی سن‌سریف هندسی نوشته شده است و چندرنگی بازیگوشانه و حرف e چرخیده را از لوگوی قبلی به ارث برده است تا یادآوری کند که گوگل همیشه اندکی غیر متعارف خواهد بود.

لوگوتایپ نهایی در همه اندازه‌ها و وزن‌های مختلف مورد آزمایش قرار گرفت تا بالاترین خوانایی در همه موقعیت‌های جدید دیجیتال به دست آید. استاندادرهایی برای استفاده از نشانه در صفحه نمایش و چاپ، تعریف شد که همه جنبه‌های لوگوتایپ از جمله فاصله‌گذاری، حاشیه امن، ترکیب نشانه با آیکون محصولات و خط قرمزهای استفاده از نشانه را پوشش می‌داد

ساختار حرف G گوگل

حرف G گوگل مستقیما از حرف G لوگوتایپ گرفته شده است اما وزن بصری بیشتری دارد تا در اندازه‌های کوچک و موقعیت‌هایی که در کنار سایر عناصر بصری قرار می‌گیرد به خوبی دیده شود. فرم دایره‌ای حرف G برروی همان گریدی دیزاین شده است که برای آیکونوگرافی محصولات تعریف شده است و لحاظ بصری اصلاح شده است تا از خطای بصری که در محل تقاطع دایره با حرکت افقی ایجاد می‌شود جلوگیری شود. نسبت رنگ‌ها از تناسب رنگ‌های به کار رفته در لوگوتایپ پیروی می‌کند و به ترتیبی قرار گرفته است تا به باعصث حرکت چشم در کل نشانه شود.

نقطه‌های متحرک گوگل

نقطه‌های گوگل نسخه‌ای پویا از لوگو هستند که همواره در حال حرکت‌اند. این نقطه‌ها هوشمندی گوگل را در کار نشان می‌دهند و بیانگر وقتی هستند که گوگل کاری برای کاربر انجام می‌دهد. تیم دیزاین عنوان «لحظات منحصر به فرد و جادویی» را برای این مواقع انتخاب کرده است. برای این لحظات طیف کاملی از حالت‌ها طراحی شده است؛ از جمله گوش دادن، فکر کردن، جواب دادن، درک نکردن، و تایید کردن. هرچند ممکن است تحرک این نقاط خود به خودی و بی حساب به نظر بیایند، اما این حرکت‌ها در مسیرها و زمان‌بندی منسجمی ریشه دارند. نقاط در طول کمان‌های هندسی حرکت می‌کنند و از مجموعه‌ای استاندارد از منحنی‌های چسبنده پیروی می‌کنند.

رنگ

لوگوتایپ گوگل از فضای سفید بین حروف استفاده بهره میبرد ولی در مواقعی که رنگ‌ها در مجاورت یکدیگر قرار می‌گیرند، مانند حرف G گوگل، این رنگ‌ها به لحاظ بصری تلفیق می‌شوند و این باعث می‌شود رنگ‌ها تیره‌تر از رنگ اصلی به نظر بیایند. تیم دیزاین درخشندگی رنگ قرمز، سبز و زرد را در حالت‌هایی که در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند نافزایش داده‌اند تا رنگ اصلی حفظ شود.

تایپوگرافی

به موازات طراحی لوگوتایپ، تیم دیزاین یک تایپ‌فیس اختصاصی هندسی سن‌سریف دیزاین کردند تا در نام محصولات و اقلام هویتی، لوگو را همراهی و تکمیل کند. نام این تایپ‌فیس، «پراداکت سنس» است. دیزاین این تایپ‌فیس ریشه در همان حروف چاپی کتاب‌های درسی دارد، اما انسجام خنثایی را که همه ما از یک تایپ‌فیس هندسی سن‌سریف انتظار داریم، در خود دارد. این باعث می‌شود تمایز کافی بین نام مصحول و لوگوتایپ گوگل ایجاد شود. مجموعه کاراکتر این تایپ‌فیس کامل است و شامل اعداد، علائم نگارشی، ضمائم و کاراکترهای جایگزین، تقسیم‌ها و سمبل‌ها می‌شود و از کاراکترهای کامل لاتین، یونانی و روسی پشتیبانی می‌کند.

توزیع گسترده‌تر

پس از شکل‌گیری دیزاین، تیم مهندسی روندی منحصر به فرد برای تولید المان‌ها (asset)، کنترل نسخه ها و توزیع خودکار تعریف کرد. با استفاده از فایل‌های «پیکسل پرفکت» اس.وی.جی به عنوان المان‌های پایه‌ای، تیم دیزاین به طور اتوماتیک هزاران ورژن برداری برای برطرف کردن نیازمندی‌های اندازه، رنگ و پس‌زمنیه تولید کردند. سپس این نسخه‌ها وارد یک فضای استاندارد شدند تا از تکرار جلوگیری شود و این اطمینان به دست آید که همه تیم‌ها از درست‌ترین و به‌روزترین المان‌ها استفاده می‌کنند.

این به تیم دیزاین کمک می‌کند تا دیزاین را در همه موقعیت‌ها به حالت پیکسل پرفکت در بیاورد و نیز این امکان را فراهم می‌کند که المان‌ها به لحاظ حجم فایل بهینه‌سازی شوند. به طور مثال اکنون این امکان وجود دارد که یه نسخه از لوگو تنها با حجم 305 بایت تولید شود که در مقایسه با نسخه لوگوی کنونی با حجم 14000 بایت تغییر قابل توجهی است. پیش از این برای نمایش لوگوی قدیمی با آن سریف‌های پیچیده و حجم بالایی که داشت در اتصال‌های اینترنتی که پهنای باند کمی داشتند، نسخه‌ای متنی و شبیه سازی شده از لوگو نمایش داده می‌شد. با حجم کمتر فایل لوگوی جدید دیگر نیازی به چنین راه‌حل‌هایی نیست؛ و این یکپارچگی اهمیت فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کند وقتی شما هدف اصلی را در نظر بگیرید که همان «دسترس‌پذیر‌تر کردن و کاربردی‌تر کردن گوگل در سراسر جهان» است.

خلاصه (دیدگاه مترجم)

در این پروژه چند نکته قابل توجه است: تعریف دقیق مسأله، پیمودن یک «مسیر» تیمی برای حل این مسأله و نگاه سیستماتیک به دیزاین. آنچه این پروژه را منحصر به فرد می‌کند، نه پیچیدگی‌های اجرایی که تفکر سیستماتیکی است که پشت آن نهفته است. در این پروژه صرفاً یک «لوگو» دیزاین نشده است بلکه یک «سیستم» منعطف و توسعه‌پذیر دیزاین شده است که در همه محصولات گوگل پیاده‌سازی شده و «کار می‌کند»، سیستمی که به خلق یک تجربه لذت‌بخش و یکپارچه از گوگل منجر می‌شود. برندینگ فراتر از هویت بصری و دیزاین فراتر از اجرای بصری فرم‌هاست. این دو مفهوم در این پروژه به خوبی تعریف شده و کارکرد واقعی خودشان را نشان داده‌اند.

افکار خود را به اشتراک گذارید